کد مطلب:283396 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:267

ادعاهای دروغین نیابت
با آغاز دوران غیبت صغری ، برخی به دروغ و با انگیزه های خیانت كارانه، مدّعی نیابت و بابیّت حضرت حجّت (عج) شدند. ازاین رو، شیعیانی كه در سرزمین های دور از بغداد (مركز استقرار سفیر ناحیه ی مقدسه) می زیستند، برای شناسایی سفیر راستین از سفیران دروغین، به امداد ناحیه ی مقدسه نیازمند بودند.

از جمله كسانی كه در دوران غیبت صغری ، دعوی دروغین سفارت و بابیّت را سر دادند به این افراد می توان اشاره كرد: اسحاق احمر، [1] باقطانی، [2] ابومحمّد شریعتی، [3] محمدبن نصیر نمیری، [4] احمدبن هلال كرخی عبرتائی، [5] محمد بن علی بن بلال، [6] ابوبكر بغدادی، [7] ابودلف مجنون، [8] حسین بن منصور حلاّج [9] و ابوجعفر شلمغانی. [10] .

البته امام و سفیران راستین او نیز برای مقابله با این مدعیان دروغین، شیوه های مناسبی را در پیش می گرفتند. گاه مقایسه ی وضعیت ظاهری مدعیان دروغین با سفیر راستین حضرت، سبب می شد مردم به ادعای دروغین آنان پی ببرند. برای نمونه، احمد دینوری هنگامی كه وارد بغداد شد، با ادعای نیابت از سوی سه تن روبه رو گشت. یكی از آنان «ابوجعفر محمدبن عثمان بن سعید عمری» و دو تن دیگر، «اسحاق احمر» و «باقطانی» بودند. او به منزل هر سه تن رفت. ابوجعفر عمری، فردی فروتن بود كه منزلی كوچك و سلوكی همانند سلوك ائمه علیهم السلام داشت؛ اما، دو تن دیگر دارای خدمت كاران فراوان و خانه های گران قیمت بودند. دینوری با دیدن و مقایسه ی وضعیت این دو تن با وضعیت سفیر حضرت، در راستین بودن ادعای آن دو، دچار تردید شد و سرانجام با ارشادهای ناحیه ی مقدسه، به راستین بودن سخن ابوجعفر عمری، یقین پیدا كرد. [11] .

در مواردی نیز، سفیر ناحیه ی مقدسه در محفل مدعی سفارت حاضر می شد و به شیوه ای، از وی نسبت به دروغ بودن ادعایش اقرار می گرفت. برای نمونه، «ابوطاهر محمدبن علی بن بلال» یكی از كسانی بود كه به دروغ، ادعای بابیّت كرد. روزی ابوجعفر عمری به محفلی كه او و شماری از پیروانش در آن حاضر بودند، رفت و خطاب به او گفت: «آیا صاحب الزمان به تو امر نكرد كه اموال را به من تحویل دهی؟» و او در حالی كه رنگ باخته بود، چاره ای جز اقرار ندید! و همین مسأله، سبب بازگشتن برخی از پیروانش از پیروی او گردید. [12] .

یكی دیگر از راه كارهای مقابله ی ناحیه ی مقدّسه با ادعاهای دروغین نیابت و بابیّت در دوران غیبت صغری ، اعلام لعن مدّعی دروغین به وسیله ی توقیع هایی بود كه به واسطه ی سفیران و نایبان راستین حضرت به دست شیعیان می رسید. گاه حضرت به دلیل جایگاه ویژه ی فرد مدّعی، ناگزیر می شد دو یا سه بار اعلام لعن و افشای ماهیت مدّعی دروغین را تكرار كند؛ دراین باره، به «احمدبن هلال كرخی عبرتائی» می توان اشاره كرد؛ زیرا وی سابقه ی وكالت برای امام هادی علیه السلام و امام عسكری علیه السلام را داشت و فردی صوفی مسلك و به ظاهر دین دار بود، و 54 سفر حجّ انجام داده بود كه بیست بار آن را با پای پیاده بوده است! [13] .


[1] همان.

[2] همان.

[3] الغيبة، ص 244.

[4] همان، ص 245؛ رجال كشي، ص 438؛ بحار الانوار، ج 51، ص 367.

[5] الغيبة، ص 214؛ مكتب در فرآيند تكامل، ص 96.

[6] الغيبة، ص 245.

[7] همان، ص 256.

[8] همان، ص 255.

[9] همان، صص 246 - 247.

[10] همان، صص 187 و 251 - 252.

[11] بحار الانوار، ج 51، ص 300.

[12] الغيبة، ص 245.

[13] همان، صص 214، 217، 228، 245؛ كمال الدين و تمام النعمة، ص 489.